. . .

ای بابا ، الان دوره ی امتحانات و بازارمون حسسسسسابی کساده کساده ! من میگم محصلان عزیز ، بعد از دریافت کارنامشون برن تو افق محو بشن ، بابا یکی نیست بگه درس چیه !! البته باید یه کمی خونده باشی که به چیزایی حالیت بشه ولی دیگه با این همه درس خوندن میخواین چی رو ثابت کنین!

شعار مدرسه اینه که میگه (((  تعلیم و تربیت ))) ولی متأسفانه الان فقط شده تعلیم و نمره اونم به هر قیمتی .

دانش آموزان هم برن بیشتر رو تربیتشون کار کنن وگرنه در مورد درس بهتون  بگم تو 3 ماهه تابستون کلّه کتابایه دوره ی متوسطه رو من می تونم یاد بگیرم!!!!!!!!!

راستی گفتم امتحان بیاین برین امتحانای شبانه که از کسایی که قبلاً ترک تحصیل کرده بودن میگیرن رو ببینید !!!

سر جلسه امتحان با گفتن شر و ور سر خودشونو گرم میکنن و به هیچ از مخای فندقی شون برای حل سؤالات استفاده نمی کنن

دانش آموزا معمولاً میرن سر جلسه امتحان این قدر میشینن تا یه چیزی یادشون بیاد و بنویسن !!!! ولی .  . .

بروبچی که این جوری امتحان میدن این قدر میشینن تا مراقب دلش بسوزه و بیاد سؤالاتو بگه

خود اون نخبه ها هم اقرار می کنن که سؤالایی که توشون  ریاضیات پیچیده و نکات سخت درسی مخصوصاً در علوم تجربی و اجتماعی و . . . که خیلی خیلی سخت داره و حتی جدول ضرب و جمع و تفریق رو اصلاً نباید بهشون فکر کرد چون طبیعیه که مخ نخبه ای رو به هَنگ وا میداره ! دیگه چه بسا که مسائل سخت تر هم بشه کار به هنگ تو هنگ میکشه !!!!!!

با این که این نخبه ها دارن این جوری تلف میشن و شانسشون برای راهیابی به مراحل بالاتر بسیار کمه باید خاطر نشان کرد که در این جلسات این گونه افراد مسائل سخت زندگیشون رو برای لحظاتی چند به فراموشی میسپارن و معمولاً این شادی رو تا حده کمی به افراد  بیرون از این جلسات انتقال میدن!!!!